سهم قابل توجه در تولید ناخالص داخلی و نقش تعیینکننده مخارج مصرفی در رفاه اجتماعی، شناسایی عوامل مؤثر بر مخارج مصرف بخش خصوصی را به یکی از موضوعات مهم در نظریههای اقتصاد کلان تبدیل نموده است. در این مقاله، براساس فرضیه بکیوس و اسمیت (۱۹۹۳) و چری، کهو و مک گارتان (۲۰۰۲)، اثرات نامتقارن تکانههای نرخ ارز حقیقی بر مخارج مصرف بخش خصوصی ایران بررسی شده است. برای این منظور از دادههای ۱۳۹۰:۳-۱۳۵۹:۳ و همچنین الگوی GARCH و روش چرخشی مارکوف استفاده شده است. این پژوهش نشان داد که درآمد قابل تصرف و ثروت (نقدینگی بهعنوان معیاری از ثروت) بر مخارج مصرفی بخش خصوصی اثر مثبت و معنادار دارند. همچنین براساس یافتههای این پژوهش، تأثیر تکانههای نرخ ارز حقیقی بر مخارج مصرفی بخش خصوصی کشور، نامتقارن و اثرات تکانههای منفی بیشتر از تکانههای مثبت است. همچنین این پژوهش نشان میدهد که در دورههای رونق و رکود مخارج مصرفی بخش خصوصی، تأثیر تکانههای مثبت و منفی نرخ ارز حقیقی، مشابه نیست. براساس یافتههای تحقیق، این فرضیه که مخارج مصرفی بخش خصوصی به سمت پایین چسبنده هستند، رد نمیشود.