هدف پژوهش حاضر ارائه مدل اجرای خطمشیهای اعتباری در بانکهای قرضالحسنه کشور است. پژوهش حاضر بر اساس پارادایم تفسیری بوده و ماهیت آن اکتشافی-توصیفی می باشد و از نظر هدف نیز در دسته پژوهشهای کاربردی قرار میگیرد. بهمنظور دستیابی به دادهها، روش آمیخته مورد استفاده قرار گرفت. برای تحلیل دادهها در بخش کیفی از روش نظریه دادهبنیاد با رهیافت نظاممند اشتراوس و کوربین و در بخش کمی از روش مدلسازی معادلات ساختاری بهره گرفته شد. از مجموع 511 کد باز اولیه، 215 کد محوری و در نهایت 53 کد انتخابی مقولهبندی گردید. یافتههای این پژوهش روابط پنج بعد اصلی شرایط علی (9 مقوله)، شرایط زمینهای (8 مقوله)، شرایط مداخلهگر (9 مقوله)، راهبردها (15 مقوله) و پیامدها (12 مقوله) را حول پدیده محوری اجرای خطمشیهای اعتباری در بانکهای قرضالحسنه کشور نشان داده است. در نهایت، نتایج پژوهش در بخش کمی نیز مؤید پذیرش تمامی فرضیههای پژوهش و اعتبار مدل میباشد. خطمشیهای اعتباری مبتنی بر جهتها، اولویتها، اصول و اهداف بانک بهعنوان جزء مهم و لاینفک خطمشیهای کلان یک بانک شناخته میشود و بهرهبرداری از مدل ارائه شده این پژوهش در اجرای خطمشیهای اعتباری موثر خواهد بود.