امروزه مسئولیت اجتماعی برای اکثر سازمانها بهخصوص نظام بانکداری و مدیرانشان موضوعی مهم بهشمار میرود. تحقیق حاضر با هدف ارائهٔ الگوی یکپارچهٔ مسئولیت اجتماعی در نظام بانکی انجام یافته است. برای انجام دادن پژوهش، پس از مرور ادبیات، ابتدا با استفاده از روش دلفی و نظرخواهی از خبرگان به شناسایی ابعاد مسئولیت اجتماعی در نظام بانکی پرداخته شده است. جامعهٔ آماری این بخش ترکیبی از خبرگان دانشگاهی و نظام بانکی کشور در سطح بانکهای دولتی، خصوصی، و نیمهدولتی بود و نمونهگیری از روش طبقهای نسبی انجام شد. برای انجام دادن مراحل دلفی، پرسشنامهای برگرفته از شاخصهای مسئولیت اجتماعی در ادبیات و مبانی نظری به خبرگان ارسال شد، نظرسنجی پس از مرحلهٔ دوم دلفی متوقف و الگوی مفهومی اولیه تدوین شد؛ سپس در مرحلهٔ دوم پژوهش برای بررسی اعتبار الگو، از جامعهٔ آماری به تعداد ۲۲۹۶ نفر که شامل مدیران و کارشناسان مربوطه در نظام بانکی بود، نمونهای به تعداد ۷۴۹ نفر به روش طبقهای نسبی انتخاب و پرسشنامهٔ تدوینشده بر اساس الگو در میان آنان توزیع شد. پس از انجام دادن تجزیهوتحلیل در این بخش با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی، الگوی مفهومی نهایی مسئولیت اجتماعی در نظام بانکی تدوین شد. یافتههای تحقیق بیانگر ۲ بعد اصلی (ذینفعان اولیه و ذینفعان ثانویه)، ۹ مؤلفه (رقبا، نهادهای نظارتی و قانونی، مشتریان، تأمینکنندگان و شرکا، سهامداران، کارکنان، نهادهای حاکمیتی، جامعه، محیطزیست) و ۳۲ شاخص است. درنهایت بر اساس الگوی بهدستآمده مسئولیت اجتماعی بانکها، پیشنهادهایی در زمینهٔ ابعاد ذینفعان اولیه و ثانویه ارائه شد.