این پژوهش با هدف شناخت عوامل مؤثر در پیادهسازی بانکداری جامع صورت گرفته است. بدین منظور، پنجاه عامل از طریق مطالعهٔ ادبیات موضوع و مصاحبه با خبرگان و مدیران صنعت بانکداری که در پیادهسازی بانکداری جامع دارای تجربه بودهاند، شناسایی شد. این عوامل در شش دستهٔ کلی مشتری، زیرساختی، فرایند، ساختار و استراتژی، نیروی انسانی و قوانین و مقررات قرار گرفتند. سپس بهمنظور شناسایی شاخصهای محوری مدل از ترسیم نقشه شناختی فازی استفاده شد. نتایج نشان داد که ارائهٔ محصولات متناسب با نیاز مشتریان دارای محوریت بیشتری نسبتبه سایر عوامل است. همچنین داشتن دیدگاه بلندمدت درجهتِ رفع نیاز مشتریان در رتبهٔ دوم اهمیت قرار میگیرد. این شاخص بیشترین اثرگذاری را در سایر متغیرها دارد. شاخص ارائهٔ محصولات متناسب با نیاز مشتری بیشترین تأثیرات را از سایر متغیرها دریافت میکند. در این تحقیق، از رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری برای طراحی مدل استفاده شد. نتایج نشان داد که عوامل زیرساختی بهعنوان سطحمبنا و پایهای تأثیر اساسی در سایر عوامل دارند. بهعلاوه عوامل انطباق با قوانین و مقررات، نیروی انسانی، و ساختاری در سطح دوم، عوامل فرایندی در سطح سوم، و عوامل مرتبط با مشتری در سطح آخر قرار دارد. بهعلاوه تحلیل میکمک نشان داد که عوامل زیرساختی جزو متغیرهای مستقل قرار میگیرند و در سایر متغیرها اثرگذار هستند، ولی خود وابستگی کمی به سیستم دارند. عوامل مربوط به مشتری و اصلاح و بهبود فرایند جزو طبقهٔ متغیرهای وابسته قرار میگیرند. این متغیرها دارای نفوذ کم ولی وابستگی زیاد به سایر متغیرها هستند.