کنش و واکنش به «پولهای دیجیتال بانک مرکزی (CBDC)»، بهعنوان یک ابزار نوآورانه در کشورهای جهان، در اقتصاد هر کشوری میتواند به فراخور بافتارش متفاوت باشد. ازاینرو، بانکهای مرکزی در سراسر جهان، پیادهسازی این ابزار را گامبهگام و بااحتیاط پیش میبرند. این پژوهش نیز با هدف کمک به پیشبرد این فرایند، پیامدهای بالقوهٔ ورود CBDC بر چهار رکن نظام بانکی ایران (مدیریت منابع مالی پولی، خدمات کارمزدمحور، مدیریت نقدینگی، و مبارزه با پولشویی) را با درنظرگرفتن محدودیتهایی چون نوپدیدبودن فنّاوری CBDC، محدودیت دادهها، و معدودبودن خبرگان و متخصصان، با رویکرد دادهپردازیِ کتابخانهای و به روش تحلیل تفسیری بررسی میکند. یافتههای این مطالعه نشان میدهد این ابزارِ پرداخت نوین مزایای بالقوهای همچون کمک به افزایش شمول مالی و دسترسی افراد به خدمات مالی، قابلیت برنامهریزیپذیری، افزایش شفافیت در تراکنشهای مالی و مبارزه با پولشویی، امکان پیادهسازی سیاست حکمرانی ریال، افزایش کارایی سیستم پرداخت، و کاهش هزینههای تراکنش دارد و از دیگرسو چالشهایی جدی چون تأثیر منفی بر ثبات مالی و پولی کشور و گسترش ناترازی و افزایش فعالیتهای بنگاهداری بانکها ایجاد میکند که بهرهمندی موفقیتآمیز از این ابزار را مستلزمِ برنامهریزی دقیق و اتخاذ تدابیر لازم برای کمینهکردنِ چالشها و به حداکثر رساندن مزایای آن میکند.